حیدرشاه



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


آخرین نفسامه و بی تو 

دارم حس می کنم که میمیرم 

 

چقدر حال داد شنیدن این آهنگ بعد از یه خستگی مفرط 

 

واقعا چه تایمهای زیادی رو در طول این زندگانی نکبت بار در آهنگ ها غرق میشدم. خدا من رو نجات داد از غرق شدن! ولی من عادت کردم به اون خودکشی و تباهی

خوبه که مدتهاست با آهنگها فاز نمی گیرم. دچار ناگیرایی شدم. بیماری ناگیرایی!

 

الان با مازیار زدیم و رقصیدیم . دیوانه وار

 

به هفده هیجده تا خواننده پر و پاقرص نیازمندیم! این یک

دو اینکه کاش اسلحه رو از روی شقیقه حیدر بردارم 

سه اینکه همه چیز در عین حالی که داغونه، مرتبه 

چهار اینکه من کی هستم؟ 

کاش خودم رو دوست داشتم

کاش میتونستم به خودم برسم

کاش میتونستم خودم رو ببخشم، عمیقا ببخشم 

کاش به خودم فرصت زندگی میدادم

کاش میتونستم خودم رو نجات بدم

کاش میتونستم یکبار برای همیشه به حرف خدا گوش بدم

کاش میدونستم الان خدا نظرش درمورد من چیه

کاش بیدار میشدم از خواب 

کاش 


زندگی ایده آل من اینه که یک یاغی باشم که هرررر کاری دلم خواست انجام بدم!

اساس زندگی در کره خاکی و در سیستمی که خداوند داره و من در اون سیستم یک مخلوق هستم این اجازه رو به من نمیده 

من بدون اینکه بفهمم، با روانشناسی، با کسب معلومات مذهبی، با دانشگاه رفتن، با کتاب خوندن و پای بحث ها نشستن و موارد اینجورکی، تمام تلاشم رو کردم که به دنیا ثابت کنم که من خدا هستم! اما واقعا جز یک مخلوق ناتوان هیچی نیستم. 

ذات یک کودک در هنگام به دنیا اومدن اینه که حتی یک پشه رو نمیتونه از خودش دور کنه. به راحتی میشه جلوی نفسش رو گرفت و زیر یک دقیقه از هستی ساقطش کرد. 

حیدر در این سن از لحاظ قدرت هیچ فرقی با اون کودک نداره. ذاتش همونه. همونقدر عاجز و بی قدرت. همونقدر ناتوان در اداره امور زندگیش . 

چیزی که باعث شده در این سالها این همه استاد موفقیت و کتاب های روانشناسی و غیره و غیره به من تلقین کنند که تو توانایی، تو قدرتمندی و چه و چه و چه این بوده که نقش خدا رو فراموش کرده اند. هیچ چیز بدون اذن خدا امکان نداره!

وقتی یک جانی، ده ها نفر رو با گلوله در کسری از ثانیه به رگبار میبنده، هیچ قدرتی از خودش نداره. اون قدرت رو خدا بهش داده. در هر هزارم ثانیه، جریان قدرت خداوند مثل جریان الکتریسیته در بدن اون شخص وجود داره که باعث میشه اون شخص خودش رو قدرتمند بدونه. من هم در تمام زندگیم، بدون توجه به اینکه هر لحظه و هر ثانیه یک خداوند یا یک ارباب به من قدرت میده، توهم قدرتمند بودن داشتم. توهمی که باعث شد روبروی خداوند وایسم و بگم تو چی میگی؟ من هم هستم. من نظر دیگه ای دارم. اصن من نمیخوامت! اصن من میخوام مقابل تو وایسم، اصن من باهات قهرم.  و خداوند صبورانه و با خوش رویی به من نگاه می کرد و در تمام این موارد میتونست در یک لحظه دکمه on/off من رو فشار بده و من برای همیشه خاموش بشم. 

انسان واقعا هیچ قدرتی نداره. چه رسد به اینکه ادعای خفی خدا بودن داشته باشه .

خدایا صدامو میشنوی دیگه نه؟!  


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

azita رز لوگو مربّاى به دروس رشته ریاضی غرفه سازی نمایشگاه Anthony هيتر